حلما دیجیتال مارکتینگ

مقالات آموزشی در مورد دیجیتال مارکتینگ، سئو و بهینه سازی سایت، تبلیغات در گوگل و ...

حلما دیجیتال مارکتینگ

مقالات آموزشی در مورد دیجیتال مارکتینگ، سئو و بهینه سازی سایت، تبلیغات در گوگل و ...

پارتنر گوگل (Google Partner) کیست؟ + راهنمای دریافت گواهینامه

گواهینامه ی گوگل ادز (مدرک گوگل) چیست و چگونه می شود پارتنر گوگل شد؟ گوگل پارتنر چیست ؟ شما به راحتی می توانید در برنامه پارتنر گوگل قرار بگیرید، اما گرفتن گواهینامه رسمی پارتنر گوگل به این سادگی نیست. گرفتن این گواهی بدین معناست که کمپانی شما به سطح و مهارت لازم در گوگل ادز و حداقل نرخ هزینه های ادوردز رسیده و موجب پیشرفت و رشد بیزینس مشتری های خود شده است. رسیدن به تمامی این دستاوردها برای شما قطعاً مزایایی دارد، مزایایی که عمدتاً توسط خود گوگل به شما اعطا می شود، همچنین نشان اعتبار پارتنر گوگل بودن که می توانید آن را در وب سایت خود قرار دهید. در این مقاله ما سعی داریم که به ساده ترین شکل ممکن قدم به قدم به شما نشان دهیم که چگونه می‌شود پارتنر گوگل شد؟ چگونه گواهینامه پارتنر گوگل را دریافت کنیم؟ پس با ما همراه باشید. بیایید در ابتدای کار به مزیت های پارتنر گوگل بودن اشاره ای داشته باشیم.

 

مزیت های پارتنر گوگل

نشان پارتنر گوگل

نشانی که گوگل به شما می دهد 2 نوع دارد. نشان پارتنر گوگل و نشان پارتنر ارشد گوگل (premier). شما می توانید این نشان را در وب سایت، دیگر پلتفرم های آنلاین و حتی محصولات فیزیکی و غیر فیزیکی خود قرار دهید.

 

تخصصی سازی کمپانی

با استفاده از پارتنر بودن با گوگل می توانید تخصص کمپانی خود را در حوزه محصولاتی که تولید می کنید به رخ مخاطبان و رقیبان بکشید.

 

ارتباط بیشتر با گوگل

زمانی که از سوی گوگل به عنوان پارتنر رسمی شناخته شوید، دعوتنامه های مخصوصی برای ایونت های گوگل دریافت می کنید و به سطوح بالاتری از آموزش ها و پشتیبانی گوگل می رسید. خب، با توجه به مزیت های گفته شده بعید است که ترغیب نشده باشید تا این قابلیت را بدست آورید، پس بیایید ببینیم چه کارهایی باید انجام دهیم.

 

گواهی

برای گرفتن گواهی ابتدا اکانت مناسب برای این کار را از بین اکانت های خود انتخاب کنید. اگر برای آژانس و یا کمپانی خاصی کار می کنید، نیاز است که از ایمیل کمپانی استفاده کنید.

اما اگر برای خود و بیزینس خودتان کار می کنید، باید ایمیلی را انتخاب کنید که از جنبه های شخصی و عمومی در راستای فعالیت های شما باشد. این ایمیل می تواند جیمیل یا اکانت گوگلی باشد که به اکانت های ای میلی شخصی شما متصل باشد. شما به راحتی می توانید در بخش اکانت های وب سایت گوگل،‌ اکانت جدیدی برای خود بسازید.

 

به آکادمی ادز بپیوندید

پس از این که اکانت گوگل خود را ساختید، برای ادامه کار از تمامی اکانت های گوگل خود خارج شوید. حواس تان باشد که همانند کار با خدمات دیگری که گوگل به شما ارائه می دهد این پروسه می تواند در صورتی که دارای چند اکانت باشید کمی گیج کننده باشد. حالا با اکانتی که می خواهید برای آن گواهی بگیرید لاگین کنید و به صفحه آکادمی ادوردز وارد شوید.

هنگامی که وارد صفحه شوید، برروی شروع کلیک کنید و قوانین و ضوابط سایت را تایید کنید. پس از وارد شدن شما به صفحه بعدی آپشنی به شما داده می شود که اکانت آکادمی ادزتان را با کمپانی خاصی به اشتراک بگذارید. اگر می خواهید اکانت خود را به اکانت مخصوص گوگل پارتنرتان وابسته کنید، می توانید به سوالی که گوگل در همین مورد از شما در این صفحه می پرسد جواب بله بدهید.

 

اگر شما هنوز پارتنر گوگل نیستید و یا به کمپانی خاصی وابسته نیستید،‌ برروی گزینه خیر کلیک کنید و از این بخش بگذرید.

 

( غیراجباری ) به اکانت گوگل پارتنر متصل شوید

اگر می خواهید اکانت شخصی خود را کمپانی خاصی جهت افزایش اعتبارتان در گوگل پارتنر و دیگر مزایای این کار متصل کنید، باید پروفایل خود را آپدیت کنید. برای انجام این کار بر روی آیکون مخصوص تعبیه شده در گوشه بالای راست صفحه کلیک و گزینه پروفایل من را انتخاب کنید. در این پروسه باید اطلاعات اکانت خودتان را برای متصل شدن به کمپانی تکمیل کنید. باید ایمیل کمپانی که با ایمیل ادمین اکانت گوگل پارتنر یکی است را وارد کنید.

بعد از این که پروفایل خود را با موفقیت آپدیت کردید، مطابق همیشه گوگل ایمیلی را برای تایید اکانت برای شما ارسال می کند و با کلیک برروی لینک فرستاده شده اکانت شما با جزییات جدید فعال خواهد شد. با توجه به صحبتهایی که کردیم، به طور خلاصه این بخش نیازمند دو بخش برای فعال سازی است، اول وارد کردن اطلاعات جدید در پروفایل و تایید ادمین اکانت پارتنر گوگل برای همکاری با کمپانی شما.

 

برای امتحان آماده شوید!

گوگل در محتوای آکادمی خود هم آموزش های پایه و هم پیشرفته را برای شما فراهم می کند. شما می توانید تمامی این آموزش ها را در صفحه اصلی آکادمی گوگل ادز در تب گوگل ادز پیدا کنید. اگر با ادز و امتحان های مخصوص آن آشنایی نسبی ندارید،‌ لازم است که محتواهای ذکر شده مخصوص آکادمی را چک کنید.

برای هر مبحثی که گوگل امتحان می گیرد باید حداقل روزی 4 ساعت از زمان خود را برای مشاهده ویدئوها و آموزش های گوگل صرف کنید. اگر پیش از این کمپین های ادوردز را مدیریت می کردید و اطلاعات جامع تری دارید، باز هم بهتر است که به این آموزش ها نگاهی بیاندازید، مخصوصاً که با اطلاعاتی که دارید سریع تر آنها را می توانید بررسی کنید. سوالات نمونه ای که گوگل در این بخش برای شما قرار داده است کمک شایانی به شما می کند،‌ چرا که دقیقاً با همان فرمتی طرح شده اند که در امتحان اصلی خواهید دید. بنابراین توصیه می شود به هیچ عنوان قسمت تمرین را نادیده نگیرید چون مطمئناً در این صورت در ادامه به مشکل برمیخورید.

 

امتحان پایه را پشت سر بگذارید

برای گرفتن گواهی لازم است که امتحان پایه ادوردز را پاس شوید و پس از پاس شدن این امتحان باید امتحان دیگری را به انتخاب خود برگزیده و در آن هم شرکت کنید. پس از با موفقیت طی کردن این امتحانات گواهی شما در حیطه کاری مخصوصی که انتخاب کردید برایش امتحان بدهید،‌ به شما اعطا خواهد شد. امتحان دومی که انتخاب می کنید شامل حوزه های سرچ، نمایش، موبایل، ویدئو و خرید می باشند.

سرچ و نمایش از گذشته جزو امتحانات گوگل بوده اند، اما امروزه گوگل کاربرانش را به انجام امتحان مخصوص ویدئو و تبلیغات یوتوب به شدت ترغیب می کند. به یاد داشته باشید که هر کدام از این امتحانات را که انتخاب و پاس کنید گوگل گواهی را به شما خواهد داد و اجباری در انتخاب هیچکدام نیست.

 

گواهی های گوگل ادز

مسلماً‌ پیشنهاد ما این است که حیطه ای را انتخاب کنید که در آن کار تبلیغات خود را با مهارت بیشتری انجام می دهید و علاقه دارید که اطلاعات و دانش خود را در این زمینه روز به روز افزایش دهید تا به ارزشی که بعد از این برای خود و کمپانی که برای آن کار می کنید بیافزایید. اگر انسان کمال گرایی باشید و دوست داشته باشید که گواهی تمامی این حوزه های کاری را دریافت کنید، هیچ کسی مانع شما نخواهد شد. به یاد داشته باشید که اگر امتحانی را مردود شوید، باید مدت زمانی را در لیست انتظار بمانید تا بتوانید دوباره برای پاس شدن آن تلاش کنید. در واقع این تنها تنبیهی است که گوگل برای شما در نظر می گیرد که به مهربان بودن گوگل برمی گردد!

پیشنهاد می دهیم که تمرکز اصلی خود را برروی امتحان پایه ادز بگذارید و کاملاً برای این امتحان آماده شوید چرا که رکن اصلی گرفتن گواهی در واقع امتحان اولیه است و پاس شدن آن اجباری است. چون اگر این امتحان را پاس شوید و بعدی را مردود،‌ باز هم بعد از مدت زمان کوتاهی می توانید برای گرفتن نشان گوگل تلاش کنید.

بعد از این که موفق شدید گواهی خود را دریافت کنید – بگذارید در ابتدا بهتان تبریک بگوییم! – باید تلاش کنید تا توسط بسیاری از مدیران و کمپانی های مورد تایید گوگل نیز گواهی بگیرید که نیازمند صرف زمان برای یادگیری های بیشتر و یا کار کردن با ادوردز در مدت زمان بیشتری است.

علاوه بر ادوردز، امتحان گوگل آنالیتیکس نیز بخشی از پروسه گوگل پارتنر است،‌ که علاوه بر این ها نیز گواهی های جدیدی توسط گوگل در رابطه با سایت های موبایل و فروش دیجیتال قرار داده شده است که باید گذراند. با توجه به نقش و مسیر حرفه ای شما، این گواهی ها تخصص های خوبی را به شما می دهند تا بیزینس خود را بیش از پیش گسترش دهید.

توجه داشته باشید که گواهی هایی که دریافت می کنید دارای تاریخ انقضا هستند بنابراین لازم است که تاریخ گواهی های خود را به یاد داشته باشید تا بتوانید سروقت آن ها را تمدید کنید. سعی کنید همیشه لیست گواهی هایی که گوگل می تواند به شما ارائه بدهد را چک کنید تا در صورتی که توانایی و وقت گرفتن آنها را دارید دریغ نکنید چرا که برروی بیزینس و حرفه شما تاثیر مثبتی خواهند داشت.

 

نکاتی در مورد گوگل پارتنر

علاوه بر امتحانات و موضوعات گفته شده، پروسه گوگل پارتنر اکانت مدیریتی ادوردز شما را چک می کند تا ببیند به میزان حداقل های گفته شده توسط گوگل برای اکانت ادوردز خود پول خرج کرده اید یا خیر. برای تایید شدن این موضوع توسط گوگل باید در طی 90 روز اکانت ادوردز شما حداقل ده هزار دلار آمریکا ( یا معادل این مقدار در واحدهای پولی دیگر کشورها ) جهت نشان دادن تبلیغات خود خرج کرده باشد. برای گرفتن نشان پارتنر ارشد گوگل (Google Premier-Partner) باید مبالغ بالاتری نیز بپردازید.

یکی دیگر از شرایطی که گوگل برای پارتنر شدن با شما برایتان تعریف می کند، کارایی کمپانی و بیزینس شماست. به این منظور گوگل اکانت مدیریتی ادز شما را چک می کند تا ببیند حداقل های مخصوص کارایی گوگل را انجام داده اید یا خیر. برای این کار گوگل معمولاً میزان رشد بیزینس مشتریان شما، میزان ریتنشن مارکتینگ مشتریان تان، میزان رشد تمامی مشتریان تان و میزان افزایش برندها و کمپانی هایی که برایشان تبلیغ می کنید را بررسی می کند. گوگل برای انجام این بررسی ها معمولاً بازه ی 18 ماهه ای را انتخاب می کند. برای پیشرفت امتیاز عملکرد خود نزد گوگل، باید اهداف مارکتینگ مشتریان خود را به خوبی درک کنید و در جهت پیشرفت کمپین های ادز آنها تمامی تلاش خود را انجام دهید.

تا اینجا به شما گفتیم که چگونه می توانید پارتنر گوگل شوید، اگر توجه کرده باشید طی این بحث چندین بار به پارتنر ارشد گوگل یا همان پریمیر پارتنر گوگل اشاره کردیم. در واقع برای آن که بتوانید از پارتنر معمولی به پارتنر پریمیر تبدیل شوید عمده کارهایی که باید انجام دهید تقریباً مشابه پارتنر معمولی است. همانطور که گفتیم پارتنرهای پریمیر تراکنش های مالی بسیار بالاتری از پارتنرهای معمولی دارند و این موضوع یکی از دلایلی است که گوگل به آنها مزایای بیشتری نسبت به پارتنرهای معمولی ارائه می دهد.

در واقع درصد بسیار کمی از آژانس ها و کمپانی های دنیا در دسته پارتنرهای ارشد گوگل قرار می گیرند، اما پارتنر برتر شدن در گوگل چیز دست نیافتنی نیست

 

تا اینجا به شما گفتیم که چگونه می توانید پارتنر گوگل شوید، اگر توجه کرده باشید طی این بحث چندین بار به پارتنر ارشد گوگل یا همان پریمیر پارتنر گوگل اشاره کردیم. در واقع برای آن که بتوانید از پارتنر معمولی به پارتنر پریمیر تبدیل شوید عمده کارهایی که باید انجام دهید تقریباً مشابه پارتنر معمولی است. همانطور که گفتیم پارتنرهای پریمیر تراکنش های مالی بسیار بالاتری از پارتنرهای معمولی دارند و این موضوع یکی از دلایلی است که گوگل به آنها مزایای بیشتری نسبت به پارتنرهای معمولی ارائه می دهد.

در واقع درصد بسیار کمی از آژانس ها و کمپانی های دنیا در دسته پارتنرهای ارشد و برتر گوگل قرار میگیرند، اما پارتنر برتر شدن در گوگل چیز دست نیافتنی نیست و حتی می تواند یک هدف بزرگ برای بیزینس شما باشد تا برای رسیدن به این عنوان تلاش و رشد خود را بیشتر کنید. توجه داشته باشید که پارتنر گوگل یا حتی پارتنر برتر گوگل بودن دلیل قاطعی برای انتخاب آن آژانس یا کمپانی برای سپردن بیزینستان به آنها نیست، پارتنرهای پریمیر به دلیل تعدد مشتری که دارند ممکن است باعث شوند در مورد انتخاب خود دوباره فکر کنید چرا که تعدد مشتری همیشه به معنی با کیفیت بودن کار نیست و گاهی وقت ها ممکن استت حتی برعکس عمل کند.

 

 6 مزیت پریمیر پارتنر های گوگل نسبت به پارتنرهای معمولی

         نشان داده شدن نشان پارتنر پریمیر در وب سایت و دیگر اکانت های آنلاین

         توانایی ثبت نشان پارتنر پریمیر برروی محصولات آفلاین و فیزیکی شما

         داشتن پروفایل مخصوص در پلتفرم سرچ گوگل پارتنر

         دعوت شدن به ایونت های تخصصی گوگل

         دسترسی به آموزش های پیشرفته و اختصاصی

         پشتیبانی مستقیم توسط تیم پشتیبانی گوگل و رسیدگی به مشکلات تخصصی کمپانی شما در حیطه کاری گوگل

برای گرفتن این گواهی از گوگل و برخورداری از مزایای گفته شده، باید بدانید که گوگل پیش از هرچیزی خدمات مشتریان شما را بررسی می کند. آنها بررسی می کنند تا ببینند شما می توانید به مشتریان خود تضمین بدهید که بودجه تبلیغاتی آنها را در بهینه ترین و کارآمدترین صورت در راستای اهداف آنها خرج کنید. باید مطمئن شوید که بهترین و بهینه ترین راه حل های تبلیغاتی را برای مشتریانتان ارائه می دهید،‌ فارق از زمینه شغلی که در آن فعالیت می کنند.

می توانید برای مطمئن شدن از این موضوع اعضای تیم خود را جوری انتخاب کنید و یا ترغیب کنید که آنها هم علاوه بر شما گواهی های مخصوص را بگیرند تا کیفیت کار کل مجموعه خود را بالا ببرید. همانطور که اشاره کردیم شما باید دارای گواهی ها و تخصص های بیشتری نسبت به پارتنرهای معمولی گوگل باشید تا بتوانید به کلاب 3 یا 4 درصدی پارتنرهای پریمیر بپیوندید، به عنوان مثال یکی از آژانس های بزرگ مارکتینگ دارای این عنوان اذعان داشته است که کمپانی آنها تا به اینجا 4 گواهی گوگل شامل گواهی های تبلیغات مبتنی بر جستجو ( سرچ )، موبایل،‌ نمایش و تبلیغات خرید را دریافت کرده اند.

حالا که کاملاً در مورد پارتنرهای گوگل و پریمیر پارتنرها صحبت کردیم، شاید برایتان سوال پیش بیاید که چه شرکت هایی در ایران پارتنر گوگل هستند؟ همانطور که از پارتنرهای گوگل و مزیت هایی که دارند برایتان گفتیم، بدیهی است که در نظر مشتریان آژانس هایی که دارای این اعتبارنامه باشند از رقبای خود جلوترند. به همین منظور آژانس هایی در کشورمان هستند که بدون این که این گواهی را داشته باشند ادعا به داشتن آن می کنند و مشتریان را گمراه می کنند. برای فهمیدن صحت ادعای کمپانی های مارکتینگ می توانید به صفحه رسمی گوگل پارتنرز بروید و نام آژانس را جستجو کنید تا بفهمید ادعای آنها صحت دارد یا خیر.

 

جمع بندی

پارتنر گوگل بودن مزیت بزرگی است که می توانید از آن استفاده کنید، اما همه چیز نیست. اگر به صحبت های ما دقت کرده باشید متوجه می شوید که اگر زمان خود را صرف یادگیری روزانه و توجه و تعامل بیشتر با مشتریان تان بگذارید تقریباً به صورت خودکار راه پارتنر شدن را طی می کنید. چرا که هر چه بیشتر به خواسته ها و اهداف مخاطبان تان بیشتر گوش دهید و برای رساندن آن ها به اهدافشان تلاش بیشتری بکنید، مسلماً از دید گوگل می توانید به سادگی شرایط آن ها را پشت سر بگذارید و هرچه مشتریان شما رضایت بیشتری از خدمات تان داشته باشند قطعاً‌ برندها و شرکت های بیشتری به سمت شما خواهند آمد، که نتیجه آن کمپین های بیشتر ادز و رسیدن سریع تر به میزان هزینه مورد نیاز گوگل برای گرفتن گواهی پارتنر است.

راهنمای گام به گام فراخوان عمل یا CTA و 18 نمونه عملی

فراخوان عمل یکی از عناصر کلیدی جذب مخاطب هدفمند است و باید در همه ی فنون بازاریابی مانند : ایمیل، به روز رسانی رسانه های اجتماعی، مطالب مطبوعات، تبلیغات بازرگانی و غیره استفاده شود. هر وقت می خواهید مطمئن شوید که تیم تجاریتان در جهت درست گام بر می دارد این سوال را از خود بپرسید :

تابحال چندبار شده که حین خواندن مطلبی برای چیز دیگری در سایت یا پلتفرم دیگری ثبت نام کرده اید؟ تابحال شده فرم خاصی را پر کرده باشید یا فایل اضافه ای را دانلود کرده باشید؟‌ آیا می دانید action button چیست ؟ و یا چگونه یک کال تو اکشن بنویسیم.

هر کدام از این اعمال نتیجه استفاده بجا و درست از یک فراخوان عمل موثر است. بکارگیری استراتژی فراخوان عمل صحیح برای هدایت مشتریان در مسیر خرید یکی از موثرترین راه ها برای رشد شماست. فراخوان عمل می تواند نوعی از یک داستان، صفحه وبسایت و یا بخشی از یک محتوایی باشد که مخاطبان را تشویق می کند که کاری را انجام دهند. در دیجیتال مارکتینگ، فراخوان عمل به شما کمک می کند که یک بازدید کننده و خواننده را به یک سرنخ برای تیم فروش خود تبدیل کنید. فراخوان عمل می تواند معانی مختلفی بر مبنای اهداف محتوای شما داشته باشد.

 

راهنمای گام به گام فراخوان عمل یا فراخوان عمل

حال که با مفهوم کلی فراخوان عمل آشنا شدید، باید بدانید که دکمه فراخوان عمل چیست. دکمه فراخوان عمل دکمه ای است که شما از آن برروی صفحه اصلی و لندینگ پیج های وبسایت تان استفاده می کنید تا مردم با کلیک برروی آنها شما را به هدفی که برای نرخ تبدیل مخاطب به مشتری تعیین کرده اید برسانند. به زبان ساده دکمه فراخوان عمل همان دکمه ای است که باید بازدیدکنندگان شما برروی آن کلیک کنند تا عملی که شما از آنها خواسته اید انجام شود. خب حالا بیایید با هم چند مدل از فراخوان عمل های رایج را ببینیم و با هم یاد بگیریم که چگونه یک فراخوان عمل بنویسیم.

 

دکمه فراخوان عمل

دکمه CTA همان دکمه ای است که بازدیدکنندگان شما برروی آن کلیک می کنند تا عملی که شما از آن‌ها خواسته اید انجام شود

ثبت نام

در این مدل فراخوان عمل، مخاطبان به ثبت نام رایگان محدود، کلاس آنلاین، اونتی در آینده و یا حتی محصول نرم افزاری دعوت می شوند. همه ی این موارد بستگی به نوع استفاده از فراخوان عمل و ظاهر آن دارند.

 

اشتراک

این نوع از فراخوان عمل مخاطبان شما را به خرید دعوت نمی کند. بلکه به آنها پیشنهاد می دهد که آپدیت های معینی را درباره کمپانی دریافت کنند. معمولاً از این مدل فراخوان عمل ها در بلاگ ها استفاده می شود.

 

خدمات رایگان

می توان گفت که تقریباً تمامی کمپانی ها و برندهای امروزی بخش خدمات رایگان برای مدت محدود دارند. در این شیوه هدف این است که مخاطبان با استفاده از یک پیش نمایش از محصول شما بتوانند تصمیم بهتری در زمینه خریدن یا نخریدن محصول شما بگیرند.

 

خدمات استفاده از محصول

در این شیوه فراخوان عمل شما می توانید رفتارهای مختلفی از کمپانی تان در قبال مخاطبان انجام دهید، از خدمات رایگان گرفته تا ایجاد تجربه های واقعیت مجازی.

 

بیشتر بدانید

بعضی اوقات شما فقط می خواهید که اطلاعات بیشتری درباره محصولات و خدمات خود ارائه دهید تا مخاطبان بیشتر به خرید محصول شما مجاب شوند.

 

به ما بپیوندید

اگر شما در یک جامعه آنلاین فعالیت می کنید و محصولات و خدمات شما به نحوه ای تعبیه شده است که مشتریان می توانند از طریق آنها با هم تعامل داشته باشند، پس ممکن است بخواهید که از این فراخوان عمل در وبسایت خود بهره بگیرید. فراخوان عمل هایی که بالا دیدید، تنها فراخوان عمل های استفاده شده در دنیا نیستند، قطعاً مارکترهایی در دنیا وجود دارند که با کمی چاشنی خلاقیت، فراخوان عمل های منحصر به فرد و موثری برای بدست آوردن سرنخ های بیشتر انجام داده اند. فقط مطمئن شوید که فراخوان عملی که انتخاب کردید هدف مشخصی در راستای اهداف محتوایی شما داشته باشد.

 

برای این که مفهوم فراخوان عمل برای شما ملموس تر باشد،‌ بیایید چند مثال از فراخوان عمل های استفاده شده در وبسایت های مختلف دنیا را با هم ببینیم. این فراخوان عمل ها عمدتاً در 3 دسته دیده می شوند.

 

17 نمونه عملی فراخوان عمل (CTA)

1- وب سایت Evernote

همانطور که در عکس مشاهده می کنید، فراخوان عملی که در این محتوا استفاده از نوع ثبت نامی است.

اما چیزی که این فراخوان عمل را موثر می کند، عنوان آن یعنی ” همه چیز را به خاطر بسپارید ” است؛ بازدید کنندگان وقتی وارد این صفحه می شوند به سرعت پیام آن را درک می کنند، بازدید کنندگان این صفحه به سرعت متوجه می شوند که در صورت استفاده از اپلیکیشن و ثبت نام در آن به چه خدماتی دسترسی خواهند داشت. اگر در طراحی این صفحه نیز دقت کنید می بینید که فراخوان عملی که استفاده شده است به رنگ سبز است، همان رنگی که لوگوی وبسایت در بالای صفحه دارد و این عمل باعث می شود که فراخوان عمل خودش را از دیگر محتوای صفحه جدا کند و بیشتر به چشم بیاید.

 

2- وب سایت دراپ باکس

دراپ باکس همیشه به طراحی های ساده معروف بوده است، حتی صفحه اصلی سایت آنها نیز بسیار ساده است. با کمک همین سادگی، فراخوان عملی که می بینید که از نوع ثبت نام رایگان است به راحتی با استفاده از رنگ آبی خودش را از بقیه محتویات صفحه جدا کرده است.

فراخوان عملی که می بینید که از نوع ثبت نام رایگان است که به راحتی با رنگ آبی خودش را از بقیه محتویات صفحه جدا کرده است

همانند مثال قبلی می بینید که فراخوان عمل همرنگ لوگوی بالای صفحه است که باعث می شود مخاطبان به سادگی بفهمند که این فراخوان عمل در واقع ثبت نام رایگان برای دراپ باکس است.

 

3- وب سایت آفیس وایب

هنگامی که در بلاگ های سایت آفیس وایب بگردید، فراخوان عملی به صورت اسلاید از بالای صفحه به میان صفحه می آید که از نوع اشتراک است. حالا شاید بپرسید کدام قسمت از آن جذاب است؟ قسمتی که توجه ما را جلب کرد سمت چپ آن است که به شما اطمینان می دهد که با عضویت در آن نکاتی را به شما می آموزند که چگونه مدیر بهتری باشید. جالب تر آن است که بلاگی که در حال خواندن آن بودیم نیز در مورد این بود که چگونه به مدیر بهتری تبدیل شوید! در واقع،‌ پیشنهادی که به ما دادند پیشنهادی بود که از قبل می دانستند به آن علاقه مندیم چرا که در حال مطالعه بلاگی با همان موضوع بودیم.

 

4- NETFLIX

شما به احتمال زیاد با نتفلیکس آشنا هستید. پلتفرم آنلاینی که مجموعه ای از سریال ها و فیلم ها را در وبسایت و اپلیکیشن خود دارد و می توانید آنها را مشاهده کنید.

در این عکس در وب سایت نتفلیکس می بینید که فراخوان عملی که از آن استفاده کرده اند از نوع اشتراک یک ماهه رایگان است. یکی از بزرگترین ترس های مخاطبان برای اشتراک در سرویس خاصی، این است که کنسل کردن آن معمولاً‌ پروسه طاقت فرسا و دردآوری دارد. نتفلیکس درست در بالای فراخوان عمل خود در این صفحه به شما می گوید که هر زمانی که دوست داشته باشید می توانید عضویتتان را کنسل کنید. اطمینان دادن به مشتریان یکی از مهمترین بخش های فراخوان عمل های شماست. علاوه بر این، شما قطعاً متوجه همرنگ بودن فراخوان عمل و لوگوی نتفلیکس نیز شده اید.

 

5-وبسایت SQUARE

طراحی کردن فراخوان عمل چیزی فراتر از فقط طراحی کردن دکمه آن است. شما باید حواستان علاوه بر دکمه به بک گراند، عکس های اطراف و متن های آن نیز باشد.

در این عکس می بینید که اعضای وبسایت اسکور تنها از یک عکس برای نشان دادن سادگی محصولشان استفاده کرده اند، در حالی که دکمه ی ” راهنمای شروع ” نیز در این بین نشان داده می شود. نکته ی جالب این فراخوان عمل این است که اگر با دقت بیشتری نگاه کنید، کارت اعتباری در دست خانم سمت چپ رنگ مشابهی با دکمه فراخوان عمل دارد، که باعث می شود مخاطب با به هم چسباندن تکه های پازل بفهمد که در صورت کلیک انتظار چه نوع محتوایی را داشته باشد.

 

6-وب سایت PREZI

اعضای وبسایت پرزی نیز جزو افرادی هستند که به طراحی های مینیمالیست در وبسایتشان علاقه زیادی دارند. در کنار دایناسور سبز و قهوه ی قهوه ای، تنها رنگی که طراحی سیاه و سفید مطلق سایت را دربر می گیرد آبی روشن است، همان رنگی که در لوگوی آنها می بینید.

با کمی دقت می توانید ببینید که در این صفحه 2 عدد فراخوان عمل وجود دارد که هر دو به رنگ آبی روشن هستند، اولی فراخوان عمل اصلی که در وسط صفحه اصلی وبسایت با مضمون ” پرزی را امتحان کنید ” قرار دارد و دیگری در نوار بالایی سایت که راهنمای شروع است و هر دو مشتری را به یک مکان هدایت می کنند.

 

7-وب سایت PANTHERA

فراخوان عملی که مشاهده می کنید در این وب سایت از نوع پیوستن است.

وب سایت Panthera از جمله زیبایی با مضمون “‌ با افتخار به ما بپیوندید ” استفاده کرده است

وب سایت پنترا در واقع به دنبال افرادی است که برای سلامت و بقای گربه سانان حیات وحش نگران هستند و می خواهند عضو گروهی از افرادی شوند که حس مشترکی با آنها دارند. برای هدفگیری این افراد می بینید که این وبسایت از جمله زیبایی با مضمون “‌ با افتخار به ما بپیوندید ” استفاده کرده است، به همراه 2 عدد فیلد بسیار ساده شامل نام و نام خانواده و – دوباره – استففاده از دکمه ی پیوستن به آن ها.

 

در مثال های بالا چندین مدل از نمونه فراخوان عمل های ساده و موثر را دیدیم. حال بیایید به نمونه هایی از فراخوان عمل هایی که از اصطلاحات قدرتمند استفاده می کنند را با هم ببینیم.

 

8- وب سایت EPIC

اعضای وب سایت آژانس اپیک از صفحه اصلی خود برای نشان دادن فعالیت های کاریشان استفاده می کنند. هنگامی که شما این صفحه را باز می کنید با ویدئویی که شامل نمونه کارهای آنها برای مشتریان پیشینشان بوده است پذیرایی می شوید، می توانید دیگر بخش های قابل کلیک صفحه که وبسایت های مشتریانشان را دربر می گیرد ببینید.

اما نکته مهم این است که فراخوان عمل آنها بصورت ویدئو دائماً در پس زمینه در حال پخش شدن است. فراخوان عمل آنها با زبانی کاملاً عامیانه و دوستانه از شما درخواست می کند که “‌ بیایید پروژه جدیدی را با هم آغاز کنیم “، که باعث می شود بازدید کنندگانی که به دنبال این  نوع سرویس هستند قانع شوند که در صورت همکاری با این آژانس با تیمی پرانگیزه و پرنشاط کار می کنند.

 

9- وب سایت Aquaspresso

هدف نهایی هر فراخوان عملی هدایت مشتریان جهت انجام عمل خاصی است و بهترین فراخوان عمل ها طوری طراحی می شوند که آنها را به مسیری هدایت می کنند که به مخاطبان کمک کند و به آنها ارزش ببخشد. در وب سایت آکوا اسپرسو در بخش بلاگ ها فراخوان عملی به صورت پاپ آپ وجود دارند که به مشتریان پیشنهاد می دهد که محصولات آنها را ببینند و امیدوارند که آنها را بخرند. همانطور که می دانید برای این کار راه های زیادی است که اکثراً کلیشه ایست، مانند ” محصولات محبوب ما را چک کنید ” یا امثال اینها، اما در عوض آکوا اسپرسو با جمله ی ” محصولات مخصوص امروز را برای من بفرست! ” به مشتریان پیام ساده و قدرتمندی می دهد، استفاده از پیشنهادات خرید امروز در ازای گرفتن ایمیل آن ها.

علاوه بر موارد ذکر شده، استفاده از ترفند ” پیشنهادات امروز ” نیز به خودی خود یکی از تاکتیک های روانی بازاریابی است، ایجاد ارزش برای محصولات به صورتی که مشتری فکر کند که دیگر به آنن دسترسی پیدا نخواهد کرد و یا با هزینه ی سنگینی در آینده می تواند آن را بدست بیاورد. ترس از این که محصولی که امروز به مشتریان ارائه می دهید در آینده وجود نخواهد داشت یا هزینه سنگینی خواهد داشت باعث می شود آنها برای خرید این محصول در همان لحظه اشتیاق بیشتری نشان دهند.

 

10- وب سایت QuickSprout

به صورت غریضی هیچکدام از ما دوست نداریم که در مورد موضوعی اشتباه کنیم و معمولاً از این که اقرار به اشتباه کردن بکنیم پرهیز می کنیم. به همین علت است که فراخوان عمل این وبسایت که به صورت اسلایدی است ارزش کلیک بالایی دارد. این فراخوان عمل از شما می پرسد که ” آیا اصول سئو را اشتباه انجام می دهید؟‌ لینک وبسایتتان را وارد کنید تا متوجه شوید “‌ تنها کاری که باید انجام دهید این است که لینک خود را وارد کنید،‌ همچنین نحوه بیان این فراخوان عمل نیز به صورتی که است مخاطب را مشتاق به کلیک کردن می کند.

یکی از نکات مهم فراخوان عمل های اسلایدی این است که در واقع برخلاف تصور عموم شیوه بسیار کاربردی است. چرا که مخاطب را قبل از این که از پیج برود به دیدن پیشنهادتان دعوت می کند، احتمالاً در خیلی از وبسایت ها می بینید که فراخوان عمل ها در بخش انتهایی هر بلاگ قرار دارد اما بدانید که طبق تحقیقات انجام شده بر روی این موضوع، بیش از 60 درصد مخاطبان قبل از این که به انتهای مطلب برسند صفحه را ترک می کنند.

 

11- وب سایت OKCupid

در نگاه اول شاید این فراخوان عمل بسیار ساده و سطحی به نظر بیاید، اما سعی کنید که به جزییات آن دقت کنید، بسیاری از فراخوان عمل ها را جدا از بعد بصری باید از بعد روانی بسنجید.

دکمه ی فراخوان عمل به رنگ سبز است که خود را از بک گراند آبی تیره جدا می کند و یک پیام ساده دارد، ” ادامه دهید‌ “. این پیام باعث می شود که مخاطب بفهمد که قرار نیست که پروسه ثبت نام پروسه سختی باشد در عوض نوید یک پروسه بسیار ساده و کوتاه را می دهد. به نظر ما، این فراخوان عمل مانند یک بازی کوچک مفرح است نه یک فرم حوصله سر بر و یا ثبت نام برای موضوعی که ما را به دردسر می اندازد و همه این ها به علت استفاده درست از بعد روانی است.

 

12 – وب سایت Blogging.org

هیچ چیزی به اندازه یک تایمر که وقت پایان دارد شما را مجاب به خریدن نمی کند. بعد از گذشت چند لحظه از ورود شما به این وبسایت، فراخوان عملی به صورت پاپ آپ به شما نمایش داده می شود که شامل پیشنهادی فوق العاده به همراه تایمر 2 دقیقه ای است.

 

همانطور که در مثال سایت آکوا اسپرسو عنوان کردیم، این تاکتیک یکی از تاکتیک های روانی بازاریابی است که به صورت ناخودآگاه باعث می شود مشتری برای محصول ارائه ارزش بیشتری قائل شود از ترس این که پیشنهاد داده شده ممکن است دیگر پیش نیاید. شاید شما هم مثل ما کنجکاوید که بدانید وقتی تایمر تمام شود چه اتفاقی می افتد؟ هیچی! پس از اتمام تایمر پاپ آپ و فرم ارائه شده همچنان برروی صفحه شما باقی می ماند!

 

13- وب سایتIMPACT Branding & Design

فراخوان عمل ها می توانند در صورت داشتن زبان نامناسب، بسیار آزاردهنده و تحمیل کننده محصول باشند. چیزی که ما در مورد وب سایت ایمپکت دوست داریم، رفتاری است که از خود برای فراخوان عمل نشان می دهند، آنها بازدید کنندگان را با فراخوان عملی که به آنها نشان می دهد که قادر به انجام چه کارهایی هستند، به چالش می کشند. جالب تر اینجاست که آنها برای فراخوان عمل خود حتی از فعل دستوری نیز استفاده نکرده اند و فقط با قرار دادن پیامی با مضمون ” کاری که ما انجام می دهیم ” باز هم می توانند کلیک های زیادی دریافت کنند.

در اینجا نمونه هایی از فراخوان عمل های با اصطلاحات خلاقانه و قدرتمند را بررسی کردیم. بیایید نگاهی به چند نمونه از وبسایت هایی بیاندازیم که همزمان از دو یا چند فراخوان عمل برروی صفحات خود استفاده می کنند.

 

14- UBER

همانطور که می دانید مخاطبان اوبر به 2 بخش تقسیم می شوند و این کمپانی فقط به دنبال این 2 دسته است، رانندگان و مسافران. هرکدام از این 2 دسته به دنبال خواسته های کاملاً متفاوتی هستند اما با این وجود اوبر آنها را به زیبایی به وسیله ویدئویی که در پس زمینه صفحه اصلی که شامل لحظاتی است که رانندگان و مسافران در طول مسیر سفر با هم سپری می کنند است، به هم متصل می کند.

نکته دیگری که در این صفحه وجود دارد فراخوان عملی است که در نوار بالای صفحه برای رانندگان وجود دارد، پیامی ساده و شفاف که به عامیانه ترین و مردمی ترین شکل ممکن به مخاطب پیشنهاد می دهد ” از رانندگی کردن پول دربیار!‌ “‌

 

15- Spotify

به محض این که وارد صفحه اصلی اسپاتیفای شوید، متوجه می شوید که هدف اصلی آنها ترغیب بازدیدکنندگان به خریداری اشتراک پرمیوم است و فراخوان عمل مربوط به ثبت نام رایگان خیلی احساس اولویت دوم بودن را به مخاطب القا می کند.

نه تنها هدلاین صفحه این موضوع را به شما می فهماند، بلکه حتی رنگ دکمه های فراخوان عمل نیز رنگ های متفاوتی دارند،‌ رنگ سبز اشتراک پرمیوم خود را از دیگر عناصر صفحه جدا می کند در حالی که ثبت نام رایگان با رنگ سفید با پس زمینه سفید ترکیب شده و تقریباً‌ از دید خارج می شود. این نوع از طراحی اطمینان می دهد که بازدیدکنندگان عمدتاً به سمت فراخوان عمل پرمیوم کشیده می شوند.

 

16- Pinterest

آیا قصد دارید که در پینترست ثبت نام کنید؟‌ شما راه های متفاوتی پیش رو دارید، ثبت نام از طریق اکانت فیس بوک یا ثبت نام از طریق ایمیل.

پینترست ترجیح می دهد که شما با اکانت فیس بوکتان ثبت نام کنید. از کجا فهمیدیم؟ ساده است، فراخوان عمل فیس بوک را نگاه کنید و آن را با ایمیل مقایسه کنید، رنگ آبی که خود را از پس زمینه جدا می کند و با لوگو همخوانی بیشتری دارد و در ضمن، جایگاه بالاتری دارد. علاوه بر این ها،‌ قطعاً‌ اگر شما از طریق فیس بوک وارد شوید پینترست می تواند به اطلاعات شما در فیس بوک دسترسی داشته باشد و به این صورت دانش بیشتری نسبت به ثبت نام با ایمیل از شما خواهد داشت.

 

17-اینستاگرام

cta در اینستاگرام چیست ؟ اگر تا اینجای مقاله را دنبال کرده باشید قطعاً‌ برایتان سوالاتی در مورد نمونه CTA در شبکه های مجازی یا “‌ CTA در اینستاگرام چیست ” و سوالات مشابه پیش آمده است و مشتاقید که بدانید در شبکه های مجازی چطور می توان از این قابلیت استفاده کرد، نگران نباشید، در مورد این موضوع نیز صحبت خواهیم کرد.

فعلاً بیایید به صفحه اصلی اینستاگرام نگاهی بیاندازیم. همانطور که می دانید اینستاگرام را می توان تقریباً یک اپلیکیشن مخصوص موبایل در نظر گرفت،‌ بنابراین در پایین صفحه 2 عدد فراخوان عمل با رنگ و اندازه مشابه می بینید که یکی بازدیدکننده را به دانلود این برنامه از طریق اپ استور برای گوشی های اپل و دیگری به گوگل پلی برای گوشی های اندروید هدایت می کنند. چرا این دو هم اندازه و هم رنگ هستند؟ چون هیچ تفاوتی برای اینستاگرام ندارد که کاربر کدام یکی از این دو سیستم عامل برنامه ی آن ها را دانلود کند، در واقع یک دانلود یک دانلود است و هیچ تفاوتی ندارد برروی کدام پلتفورم و برندی انجام شود. دیگر فراخوان عمل های این صفحه هم همانطور که می بینید مربوط به لاگین و ثبت نام در اینستاگرام هستند.

 

18- وب سایت General Assembly

همانطور که در وب سایت General Assembly گشت می زنید، فراخوان عمل های مختلفی را در جای جای وبسایت آنها می بینید که به شما دوره های آموزشی معرفی می کنند که شاید دوست داشته باشید در آنها شرکت کنید و شاید هم میل نداشته باشید. فراخوان عمل مورد علاقه ما در این بخش اسلایدی است که از زیر صفحه می آید و به شما پیشنهاد می دهد که شما با اشتراک در این وب سایت ایمیل هایی حاوی آپدیت های وضعیت سایت و دوره ها را دریافت کنید.

ممکن است با توجه به عکسی که می بینید این فراخوان عمل به نظر شما به عنوان اولویت دومی به نظر بیاید، اما به نظر ما این فقط یک حقه کوچک از طرف تیم طراحی بوده است چرا که این فراخوان عمل نسبت به آنهایی که مربوط به دوره های آموزشی است، بسیار رنگارنگ تر و در معرض دید تر است.

 

جمع بندی

 

با توجه به نمونه هایی که برای‌تان مثال زدیم، تا اینجا باید از اهمیت فراخوان عمل ها با خبر شده باشید، ما نمی توانیم با قاطعیت به شما بگوییم که این مثال ها همه کارایی مد نظر را داشته اند چرا که به اطلاعات وب سایت های مذکور دسترسی نداریم، اما می توانیم به شما بگوییم نمونه هایی که دیدید از نظر استانداردهای مطرح شده توسط ما برای یک فراخوان عمل موثر بسیار خوب عمل کرده اند. سعی کنید فراخوان عمل های‌تان پررنگ تر از دیگر عناصر باشد،‌ جمله بندی جذاب داشته باشد و حتی می توانید از رنگی کاملاً‌ متضاد از رنگ برندتان برای آن‌ها استفاده کنید، هر کاری که بتواند توجه مخاطبان‌تان را به شما جلب کند.

برندینگ (Branding) یا برندسازی چیست؟

برندسازی یا برندینگ (Branding)، بحث داغی که در همه‌ی جلسه‌های کاری و کافی شاپ‌ها و پارکینگ‌های شرکت‌های مختلف و هر جای دیگر…، توسط مدیران هر مجموعه‌ای تا دلتان بخواهید شنیده می‌شود که خیلی مهم است و باید به آن توجه کنیم و بودجه خرج کنیم و

 

در کشور ما هم صحبت از برندسازی و برندینگ و مشاوره آن کم نیست. به قول یکی از دوستان: “یکی بود یکی نبود، یه کشوری بود که مشاورای برندینگش از برنداش بیشتر بودن…!”

 

در ابتدای این مقاله خود را لازم به ذکر این نکته می دانیم که مفهوم برندسازی با برندینگ از لحاظ علمی و اجرایی تفاوت دارد، که به اشتباه به جای همدیگر نیز استفاده می شود، فرآیند برندسازی بیشتر متمرکز روی ایجاد و افزایش سطح آگاهی برند می باشد و بواسطه برنامه های ترویجی و تبلیغاتی به ثمر مینشیند و طراحی هویت برند بخش اساسی این فرآیند محسوب می شود.

اما برندینگ به فر آیند مادری گفته می شود که در مجموع منجر به خلق ارزش مطلوب ما برای مشتری است، تمام چیزی‌هایی که مشتری در خصوص هویت تجاری شما، شامل حس، تجربه و تداعیات ذهنی باید بداند یا احساس به درک کند، شامل این مجموعه فعالیت هاست، در این مقاله ما برای جلوگیری از این پیچیدگی ها، برندسازی را معادل برندینگ قرار داده ایم، و هر جا برندسازی ذکر می شود، منظور ما همان برندینگ می باشد.

 

بماند که خیلی‌ها هنوز هم نمی‌دانند که برند و برندینگ، فقط طراحی لوگو و انتخاب فونت سازمانی نیست!

نمی‌دانند که کل کار برندینگ به زبان ساده این است که شما قرار است “ذهنیت” مردم را نسبت به برندتان به شکل خاصی دربیاورید، خاص شوید و بنا به دلایلی، افرادی (خاص یا عام) به سمت شما بیایند و سراغ برندهای دیگر نروند.

 

در تمام این مسیر، همه‌ی اِلِمان‌های بصری برندتان از لوگو و فونت بگیرید تا مدل طراحی کارت ویزیت و بروشورتان، فقط و فقط یک ابزار برای برندینگ هستند و نه کل برندینگ!

 

از کجا شروع کنیم؟

دکتر امیر اخلاصی در کتاب اصول برندسازی خود می گوید، برای ایجاد برند، 8 ابزار در اختیار مدیران بازاریابی قرار دارد تا از طریق آن با مشتریان ارتباط برقرار کرده و یک برند قوی در بازار بسازند:

 

تبلیغات

روابط عمومی

پیشبرد فروش

بازاریابی مستقیم

فروش شخصی

بسته بندی

رویدادها و اسپانسرینگ

خدمات مشتری

به طور کلی برندینگ، فرآیندی است که در طی آن به جایگاه احساسی و عاطفی یک محصول یا خدمت افزوده می‌گردد،

بدین وسیله ارزش آن برای مشتریان و سایر ذی نفعان افزایش می‌یابد.

 

به عقیده بزرگان عرصه برندسازی یا برندینگ:

 

برندینگ حاصل پیام‌ها و گزارش‌های رسانه هاست. هر قدر تعداد این پیام‌ها بیشتر و محتوای آن‌ها مطلوب تر باشد، نام تجاری قوی تر خواهد شد.

اَل ریس، لورا ریس، سقوط تبلیغات و ظهور روابط عمومی

 

برندینگ دانشی است که با برتری دادن به یک برند (Brand) باعث افزایش اعتبار و شهرت آن برند در بازار رقابت میشود، اعتبار و شهرت یک برند به طور مستقیم می تواند منجر به فروش بیشتر و قیمت گرانتر محصولات وخدمات شود، به زبان دیگر  برندسازی روش هوشمندانه  تجارت و تولید ثروت است.

 

برندینگ یا برندسازی

برندینگ یا برندسازی؛ ابزاریست برای بدست آوردن برتری در بین رقبا

برندینگ چیزی بیش از ایجاد یک نام یا لوگوی خاص و زیبا برای یک مخصول یا خدمت است، برندسازی مسیری است که به واسطه آن مشتریان، محصولات و خدمات یک شرکت را درک و تجربه می کنند.

برندسازی ایجاد تمایزی منحصر بفرد است که برای مشتریان، کارکنان و مدیران سازمان اهمیت زیادی دارد. داشتن یک برند قدرتمند سبب می شود هزینه های یک شرکت به واسطه جلوگیری از سرمایه گذاری های نامناسب و بی هدف به طور کاملا محسوسی کاهش پیدا کنند.

 

سودآوری به واسطه جذب مشتریانی وفادار به طور چشم گیری افزایش پیدا می کند و از همه مهمتر برند یک شرکت تبدیل به دارایی ناملموس برای سازمان می شود که ارزش آن می تواند بیش از مجموع ارزش تمامی دارایی های فیزیکی آن سازمان باشد.

 

کارآفرینی و راه اندازی یک کسب و کار بدون تفکر برندینگ و محوریت برند برای آن یک اشتباه نابخشودنی در تجارت است!

اَل ریس، لورا ریس، سقوط تبلیغات و ظهور روابط عمومی

 

از جمله­ ی دلایل مهم  برندسازی در نزد سازمان ها، تمایل به رهبر بودن، پیشی گرفتن در صحنه­ ی رقابت و دسترسی کارمندان به بهترین امکانات به منظور دست یابی به مشتریان کم هزینه تر می­ باشد، منظور از مشتریان کم هزینه تر این است که در صورتی که مشتری با برند سازمان آشنا باشد و احساس مناسبی نسبت به آن داشته باشد، سازمان هزینه تبلیغات، زمان و… کمتری برای تبدیل وی به یک مشتری بالقوه یا وفادار متحمل خواهد شد.

 

ضرورت برندسازی یا برندینگ (Branding)

ضرورت داشتن برند از این روست که با توجه به حرکت جوامع مصرفی به سمت‌ مدگرایی، در اختیار داشتن برند (Brand) یا نام‌های تجاری معتبر یکی از راهکارهای ایجاد تمایز و شخصیت به شمار می رود.

 

اهمیت برند برای مشتری بواسطه ی دانش مشتری از برند ایجاد می شود، که بواسطه تعدادی از عوامل ناشی می شود، اما شاید دو مورد زیر مهم ترین آنها باشند:

 

عمق برند؛ یا به عبارتی اولویت ذهنی مشتری در انتخاب برند در میان سایر برند های مشابه، بطور مثال بسیار از افراد پس از شنیدن کلمه نوشابه در ذهنشان بلافاصله Coca Cola تداعی می شود.

گستردگی برند؛ هرچه رابطه مشتری با برند پیچیده تر باشد یا به عبارتی توسط تنوع تعاملات برند در ذهن بیشتر باشد، فرصت ساخت وفاداری بلندمدت بیشتر است. همانند شرکت هایی چون Google , Amazon.

انواع برندسازی یا برندینگ (Branding):

تاکنون دسته بندی های مختلفی از انواع برندسازی توسط اساتید این حوزه ارائه شده است و اگر بخواهیم برجسته ترین نوع این دسته بندی ها را برشماریم به شرح زیر است:

 

برندسازی مشارکتی یا Co-Branding: مشارکت با برندی دیگر جهت دست­یابی به هدف

برندسازی دیجیتال: وب سایت، رسانه­ های اجتماعی، بهینه سازی موتور جستجو، استفاده از وب برای تجارت

برندسازی شخصی یا Personal Branding: روش­ هر فرد برای ایجاد اعتبار و شهرت برای خودش

برندسازی علّی: برندتان را با یک نیت خیر خواهانه همسو کنید؛ یا مسئولیت اجتماعی شرکت

برندسازی کشوری: تلاش برای جذب توریست و کسب و کار

برندسازی شامل مباحث و مفاهیم مختلفی چون جایگاه یابی و جایگاه سازی برند (Brand Positioning)، نامگذاری برند، انتخاب رنگ برند و طراحی هویت برند( لوگو، آرم و…)، توسعه برند، ارزش برند و… می‌باشد.

بازاریابی موتورهای جستجو (SEM) – معرفی مفاهیم

برای کسی که در فضای وب یک رسانه ساخته است، موتورهای جستجو می‌توانند به دو شیوه مفید باشند.

 

شیوه‌ی اول، این است که به شکلی فعالیت کند که موتورهای جستجو، رسانه او را (وبسایت یا وبلاگ یا اکانت در شبکه های اجتماعی یا هر نوع رسانه قابل تصور دیگر) به عنوان پاسخی مناسب برای جستجو به جستجوگران معرفی کنند.

 

این همان چیزی است که ما آن را تحت عنوان بازدید ارگانیک می‌شناسیم و در بحث آموزش مبانی سئو مورد توجه قرار داده‌ایم.

 

شیوه‌ی دوم این است که به موتورهای جستجو هزینه‌ای را پرداخت کند تا این موتورها او را در کنار گزینه‌های برتر به مخاطبان نشان دهند. می‌دانیم که شیوه‌ی دوم هم به عنوان یکی از نمونه‌های Paid Traffic (ترافیک خریداری شده) شناخته می‌شود.

 

البته Paid Traffic می‌تواند شیوه‌های دیگری هم داشته باشد:

 

بازاریابی موتورهای جستجو اختصاصاً وقتی معنا پیدا می‌کند که شما بازدیدهای خریداری شده را از طریق موتورهای جستجوگر وب تامین کنید

 

بنابراین:

 

اگر شما بودجه‌ای را به موتورهای جستجو اختصاص می‌دهید تا از طریق تبلیغ در صفحات آنها (یا هر شیوه‌ی دیگری که موتورهای جستجو به شما پیشنهاد می‌دهند) ترافیک کاربران را به رسانه‌ی خود هدایت کنید، عملاً وارد حوزه‌ی بازاریابی موتورهای جستجو یا Search Engine Marketing یا SEM شده‌اید.

 

بحث SEM یا بازاریابی موتورهای جستجو بحثی بسیار گسترده است و جزئیات و ظرایف زیادی دارد.

 

به عنوان مثال، موتور جستجوی گوگل برای این کار، خدمتی به نام Adwords دارد که بخش قابل توجهی از درآمد این شرکت را تشکیل می‌دهد و البته طی سال‌های اخیر، به علت ترکیب شدن جستجوی موبایل و دسکتاپ، نوسانات محسوسی را تجربه کرده است.

 

اما آنچه در این درس برای ما مهم است، توجه به SEM به عنوان یکی از انواع بازاریابی یا به شکلی دقیق‌تر به عنوان یکی از ابزارهای بازاریابی است.

 

شاید مناسب باشد در اینجا نکته‌ای را از سوی متمم مورد تاکید قرار دهیم:

 

SEM می‌تواند از یک ابزار بازاریابی به یکی از انواع بازاریابی و حتی به استراتژی بازاریابی شما تبدیل شود.

 

اینکه کدام سطح از SEM را انتخاب می‌کنید، به شرایط و نیاز شما بازمی‌گردد:

 

  اگر شما فقط یک صفحه‌ی ساده در فضای وب داشته باشید و با تبلیغ در موتورهای جستجو، مخاطبان را به آنجا هدایت کنید، عملاً SEM برای شما یک ابزار ساده است (البته این استفاده ایرادی هم ندارد و می‌تواند سودآور و کاملاً منطقی و مفید هم باشد).

 

  اما اگر شما بخواهید ترافیک خریداری شده را به مخاطب ماندگار تبدیل کنید، قاعدتاً باید SEM را به عنوان بخشی از استراتژی خود ببینید و سایر بخش‌های کسب و کار خود را با این هدف، همسو و هم‌راستا کنید.

بازاریابی محتوا چیست؟ | نکاتی پیش از آغاز آموزش بازاریابی محتوا

بازاریابی محتوا (Content Marketing) یکی از زیرمجموعه‌های مهم دیجیتال مارکتینگ محسوب می‌شود.

 

البته باید بر این نکته تأکید کنیم که با وجود جوان بودن اصطلاح بازاریابی محتوا، استفاده از محتوا برای بازاریابی اتفاق تازه‌ای نیست و مصداق‌های آن را می‌توان حتی در دوران اختراع دستگاه چاپ گوتنبرگ و پیش از آن نیز جستجو کرد.

 

اما با توسعه تکنولوژی دیجیتال و افزایش دسترسی به دستاوردهای فناوری اطلاعات، بازاریابی محتوا به عنوان یک ابزار قدرتمند و یک رشته‌ی تخصصی مطرح شد و توانست جایگاه ویژه‌ای را در میان فعالان حوزه‌ی دیجیتال به خود اختصاص دهد.

 

ساده‌ترین تعریف بازاریابی محتوا چیست؟

پیش از هر چیز اجازه بدهید بر این نکته تأکید کنیم که واژه‌ی بازاریابی (Marketing) در اصطلاح بازاریابی محتوا (Content) کمی محدودتر از چیزی است که به عنوان بازاریابی در فضای مدیریت می‌شناسیم و به کار می‌بریم (تعریف بازاریابی چیست؟)

 

مارکتینگ در این‌جا بیشتر به مفهوم فروش نزدیک است.

 

علت این مسئله را هم باید در نخستین کسانی جست که این اصطلاح و تعبیرهای هم‌خانواده‌ی آن را به‌کار برده‌اند.

 

ست گادین و جو پولیتزی (Joe Pullizzi) که در گروه نخستین استفاده‌کنندگان از واژه‌های بازاریابی درونگرا و بازاریابی محتوا هستند، هر دو اصراری به تفکیک واژه‌های بازاریابی و فروش ندارند. چنان‌که کتاب All Marketers Are Liars نوشته‌ی ست گادین هم، بیشتر به فعالیت فروشندگان نزدیک است تا بازاریابان.

 

با وجودی که در تعریف بازاریابی محتوا هم، اتفاق‌نظر چندانی وجود ندارد، اما در این‌جا یک تعریف را به عنوان نقطه‌ی شروع، بررسی می‌کنیم. طبیعی است وقتی شما به یک متخصص بازاریابی محتوا و استراتژیست استفاده از محتوا تبدیل شوید، ممکن است مناسب بدانید تعریف‌ و دیدگاه خودتان را ارائه کنید.

 

تعریف بازاریابی محتوا – جو پولیتزی

جو پولیتزی طی چند سال اخیر در کتاب‌ها و سخنرانی‌های خود، همواره تعریف یکسانی را از بازاریابی محتوا (یا به قولی: بازاریابی محتوایی) ارائه کرده است (مثلاً در کتاب بازاریابی محتوایی):

 

بازاریابی محتوا فرایندی در کسب و کار است که به تولید محتوای گیرا و مجاب‌کننده و توزیع آن

 

برای جلب توجه، جذب و درگیرکردن یک گروه مشخص هدف از مخاطبان،

 

با هدف برانگیختن اقدام‌های سودآور در مشتریان می‌پردازد.

 

تعریف بازاریابی محتوا – دمین رایان (Damian Ryan)

دَمیَن رایان هم در کتاب Understanding Digital Marketing خود که با همکاری گروهی از مولفان صاحب‌نظر در این حوزه تنظیم شده، توضیحات زیر را در زمینه‌ی بازاریابی محتوایی ارائه می‌دهد:

 

بازاریابی محتوا با ارضاء سریع و لحظه‌ای نیاز به اطلاعات در مشتریان بالقوه، برای آن‌ها ارزش می‌آفریند.

 

بازاریابی محتوا، مشتریان بالقوه را بدون فشار برای خرید، [با محصول] جذب و درگیر (Engage) می‌کند.

 

چند مثال از تولید محتوا

پس از مطالعه‌ی درس‌های تعریف محتوا و نیز هدف از تولید محتوا، نباید در مصداق‌یابی برای محتوا مشکل چندانی داشته باشید.

 

در عین حال موارد زیر، نمونه‌هایی از محتواهای قابل استفاده در بازاریابی محتوا (بر اساس تعریف‌های بالا) محسوب می‌شوند:

 

کتاب یا کتابچه‌ای که توضیحاتی درباره‌ی یک محصول ارائه می‌کند.

مصاحبه‌ای که توضیحاتی درباره‌ی یک کتاب ارائه می‌کند و به نقد آن کتاب می‌پردازد (در این‌جا کتاب، محصول است و مصاحبه یا مقاله، محتوایی برای بازاریابی کتاب)

فیلم ویدئویی یکی از جلسات یک دوره‌ی آموزشی چند جلسه‌ای که به صورت رایگان یا با قیمت مشخص، به دیگران عرضه می‌شود (در بازاریابی محتوا، تعهد نداریم که محتوای مورد استفاده برای بازاریابی را رایگان عرضه کنیم. قیمت، یک انتخاب است).

یک فیلم یا کتاب به تبلیغ یک بحث اخلاقی یا مذهبی می‌پردازد (بازاریابی محتوا می‌تواند برای عرضه‌ و تبلیغ ایده‌ها هم به‌کار گرفته شود)

پادکست هایی که یک مشاور خانواده تولید می‌کند تا مخاطبان بیشتری، نام او را بشنوند و با او به عنوان یک متخصص آشنا شوند.

مجدداً لازم به تأکید است که  بازاریابی محتوا به شکل کلی آن، به بازاریابی با استفاده از محتوای دیجیتال محدود نیست.

 

بازاریابی محتوا، پیش از عصر دیجیتال هم قدمتی بسیار طولانی داشته است. ضمن این‌که در عصر دیجیتال هم، هنوز بازاریابی محتوا می‌تواند خارج از بستر وب و اینترنت انجام شود:

 

عرضه‌ی یک DVD آموزش آشپزی با مایکروفر، نمونه‌ای از بازاریابی محتوا با استفاده از محتوای دیجیتال آفلاین است.

 

هم‌چنین عرضه‌ی یک کتاب کوچک به عنوان خلاصه‌ی ۱۰۰ کتاب منتشر شده در یک سال اخیر توسط یک ناشر (هر کتاب در یک پاراگراف)، نمونه‌ای از بازاریابی محتوا با استفاده از ابزارهای مکتوب محسوب می‌شود (چنین کتابی مثلاً ممکن است در نمایشگاه کتاب، به کسانی که خریدشان از مبلغ مشخصی بیشتر بوده، هدیه داده شود).

 

علت رونق گرفتن بحث بازاریابی محتوا چیست؟

ما از یک سو اصرار می‌کنیم که بازاریابی محتوایی قرن‌ها قدمت دارد. از سوی دیگر، تأکید می‌کنیم که دهه‌ی اخیر، دوران شکوفاییِ بی‌نظیرِ بازاریابی محتوا است. پس منطقی است اگر بپرسیم، علت این‌که بعد از چند قرن، ناگهان طی چند سال شاهد این رشد سریع هستیم، چیست؟

 

به سادگی می‌توان فهرست بلندبالایی از علت‌های رواج یافتن بحث بازاریابی محتوا ارائه کرد.

 

در این‌جا صرفاً تعدادی از این علت‌ها را با هم مرور می‌کنیم.

 

کاهش هزینه‌ی نشر محتوا

امروز هر فرد یا کسب و کاری، به سادگی می‌تواند به یک ناشر (Publisher) تبدیل شود و شاید بتوان گفت مهم‌ترین هزینه‌ی مورد نیاز برای این‌ کار، صرفاً زمان است.

 

راه‌اندازی یک اکانت در شبکه های اجتماعی، هزینه‌‌ای ندارد.

 

راه‌اندازی یک وب‌سایت هم، اگر چه بی‌هزینه نیست، اما نسبت به هزینه‌ی اجاره کردن رسانه‌های سنتی (مثلاً رادیو، تلویزیون، مجله و بیلبورد) بسیار ارزان‌تر است.

 

می‌توان گفت اگر ده سال پیش شما یک کلیپ تبلیغاتی یک دقیقه‌ای درباره‌ی کسب و کار خود تولید می‌کردید و می‌خواستید صدهزارنفر آن را ببینند، امروز همان کلیپ را با هزینه‌ای بسیار کمتر می‌توانید برای همان صدهزارنفر نمایش دهید.

 

تأکید: ما در این‌جا درباره‌ی هزینه‌ی انتشار و توزیع محتوا صحبت می‌کنیم و نه هزینه تولید محتوا.

 

افزایش دسترسی به اینترنت و استفاده از کامپیوتر و موبایل

دسترسی به محتوا و استفاده از آن، مستلزم داشتن دسترسی به اینترنت، کامپیوتر، موبایل و سایر ابزارهای ارتباط دیجیتال است.

 

در دهه‌های گذشته، بخش کمی از مردم به فضای دیجیتال دسترسی داشتند. به همین علت ابزارهای بازاریابی دیجیتال، با یک محدودیت جدی ساختاری روبرو بودند.

 

اگر برای محصول یا کسب و کار خود، تیزر تلویزیونی نمی‌ساختید و در روزنامه‌های پرمخاطب آگهی منتشر نمی‌کردید، اکتفا به وب، به معنای راضی شدن به بخش بسیار کوچکی از بازار هدف بود.

 

امروزه ماجرا برعکس شده و در بسیاری از محصولات و صنایع، با اکتفا به وب، موبایل و شبکه های اجتماعی، صرفاً بخش کوچکی از بازار هدف را از دست می‌دهید.

 

افزایش سهم مشتری در فرایند تصمیم‌گیری و خرید

این موضوع، یکی از رایج‌ترین مباحث مدیریت بازاریابی است.

 

مشتری امروز، به علت رقابتی شدن بسیاری از صنایع، در مقایسه با مشتری‌های سنتی قدیم، می‌خواهد تسلط بیشتری بر فرایند خرید محصول داشته باشد.

 

این اطلاعات بیشتر، صرفاً به مشخصات و ویژگی‌های محصول محدود نیست، بلکه حتی به فرایند تولید محصول نیز بازمی‌گردد.

 

این روزها، برای بسیاری از خانم‌ها مهم است که محصولات آرایشی‌شان، در فرایند تولید روی حیوانات تست نشده باشد.

 

برای مشتریان پوشاک، مهم است که محصولاتی که می‌خرند، توسط کودکان خردسال تولید نشده باشد.

 

حتی در انتخاب میان محصولاتی با رقابت نزدیک، مسئولیت اجتماعی و شیوه‌ی نقش‌آفرینی کسب و کارها در جامعه هم مدنظر قرار می‌گیرد.

 

حجم و تنوع اطلاعاتی که مشتری در تصمیم گیری مد نظر قرار می‌دهد (یا لااقل نسبت به آن‌ها علاقه نشان می‌دهد) بسیار بیشتر از گذشته است و بازاریابی محتوا می‌تواند ابزار مناسبی برای پاسخ‌گویی به این نیازها باشد.

 

در صورتی که میل داشته باشید با این بحث بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد می‌کنیم درس تحول بازاریابی را مطالعه کنید.

 

افزایش هزینه رسانه‌های سنتی

طی دهه‌های اخیر، بسیاری از رسانه‌های سنتی، گران‌تر از قبل شده‌اند.

 

این در حالی است که اثربخشی آن‌ها هم به خاطر گسترش رسانه‌های نوین، کاهش یافته یا حداقل می‌توان با اطمینان گفت: سهم کمتری از بازار را به خود اختصاص داده‌اند.

 

از سوی دیگر، هزینه‌ی اجاره‌ی رسانه‌های سنتی، روند نزولی نداشته و مانند بسیاری از سرویس‌ها و خدمات دیگر رشد کرده است.

 

بنابراین، ضمن این‌که رسانه‌های سنتی به تدریج سهم کوچک‌تری از کیک مخاطب را دریافت می‌کنند، حاضر نشده‌اند (یا نتوانسته‌اند) کاهش اثرگذاری خود را بپذیرند و اتفاقاً هزینه‌های خود را نیز متناسب با شرایط کلی اقتصادی جامعه افزایش داده‌اند.

 

طبیعی است که در این شرایط، بازاریابی محتوا به عنوان ابزاری ارزان، موثر، قابل ردیابی و با مخاطب انبوه، جذابیتی مضاعف پیدا کرده است.